دیکشنری
داستان آبیدیک
بستر رودخانه
english
1
Poultry Terminology
::
riverbed, Stream bed
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بستانکاربدون وثیقه
بستانکاردارای رهینه
بستانکارشخص ورشکسته
بستانکارمطالب
بستانکارمقدم
بستانکارکردن
بستانکاری
بستر
بسْتر بسْتر
بستر بستر نرم افزاری زیرساخت چارچوب
بستر اقیانوس
بستر الاستیک
بستر چاه
بستر دریا
بستر رود
بستر رودخانه
بستر زمینه
بستر سیال
بستر مراقبت سلامت
بستر مرگ
بستر مریز
بستر مریض
بستر مغاکی
بستر و حریم
بستراب جنوبگان
بستره
بسترهای مه و ابر
بستری شدن
بستری شدن در بیمارستان
بستگان
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید